سبد خرید شما خالی است.
سیدی به زودی به کلاس دوم می رود. او بلد است ساعت را بخواند، حتی می تواند کتاب بخواند. خیلی چیزها بلد است ولی باز هم رفتن به کلاس دوم برایش اتفاقی بزرگ است.
ایوا تازه می خواهد برود پیش دبستانی. این هم اتفاق بزرگی است چون مهدکودک با پیش دبستانی خیلی فرق دارد.
سیدی که نگران خواهر کوچکش است سعی می کند او را آماده کند. برای همین هر کاری را که ممکن است در پیش دبستانی از ایوا بخواهند، با او تمرین می کند؛ از ایستادن در صف و حضور و غیاب گرفته تا انتخاب ناهار و تمرین ریاضی و تست ورزش. اما همه این تمرین ها نه تنها کمکی به اوا نمی کند بلکه نگرانی هایش را هم بیشتر می کند.