سبد خرید شما خالی است.
ملاله وقتی کوچک بود آرزو داشت یک مداد جادویی داشته باشد. اگر مداد جادویی داشت با آن همه را خوشحال می کرد، زمان را نگه می داشت تا هرروز صبح بتواند یک ساعت بیشتربخوابد، بوی بد کپه زباله نزدیک خانه شان را پاک می کرد و خیلی کارهای دیگر. اما هرچه بزرگ تر شد فهمید چیزهای مهم تری برای آرزو کردن وجود دارد. فهمید دنیا باید جای بهتری باشد؛ دنیایی پر از صلح و آرامش و برابری. ملاله هیچ وقت مدادجادویی پیدا نکرد، اما فهمید خودش می تواند تلاش کند تا رویاهایش به واقعیت تبدیل شوند.