سبد خرید شما خالی است.
جینی، راوی نوجوان داستان، به بیماری اوتیسم مبتلاست. گلوریا، مادر جینی، با او رابطه ی خوبی ندارد و شرایط و بیماری او را درک نمی کند و کتکش می زند. جینی یک خواهر نوزاد دارد که خاله کاترین گفته او عروسک جینی است و هیچ وقت بزرگ نمی شود. جینی حرف خاله کاترین را باور کرده و قول داده مراقب عروسکش باشد. یک شب پلیس و مددکاران از راه می رسند و مادر جینی را دستگیر می کنند. جینی از ترس، عروسکش را توی چمدان می گذارد و زیر تخت پنهانش می کند. مددکاران جینی را با خود می برند و او را از گلوریا دور می کنند. پس از آن، جینی از خانه ای به خانه ی دیگر فرستاده می شود، اما همیشه دنبال راهی است که بفهمد چه اتفاقی برای عروسکش افتاده!