همگام با تغییرات سریع در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سازمان ها، مدیریت سازمان های امروزی وظیفه ای کاملاً دشوار به عهده دارند به طوری که لازم است به منظور تصمیم گیری مؤثرتر در راستای دست یابی به اهداف سازمان با علوم تصمیم گیری علمی آشنا شوند. علم مدیریت و در رأس آن پژوهش عملیاتی، دانشی است که بر مبنای تفکری مبتنی بر مدل سازی تصمیمات در قالب نمادها و کمیت های ریاضی شکل گرفته است. در مدل های کلاسیک پژوهش عملیاتی، تصمیم گیری و به دنبال آن ارزیابی گزینه های تصمیم، عمدتاً بر اساس یک معیار صورت می گرفت. تصمیم گیری چند معیاره به دنبال ارزیابی گزینه های تصمیم بر اساس معیارهای متعدد و غالباً متعارض می باشد.
بسیاری، مدیریت را معادل تصمیم گیری می دانند؛ یعنی همه کارکردهای مدیریت را به نوعی می توان در کارکرد تصمیم گیری خلاصه کرد.
تصمیم گیری در گذشته آمیزه ای از علم و شهود بود اما با گسترش فنون و ابزارهای تصمیم گیری و کاربرد دانش ریاضیات در این حوزه، وجه شهودی آن هر روز کمرنگ تر می شود و بیشتر به سمت علم بودن گرایش می یابد. بیشتر این فنون، با این هدف توسعه یافته اند که بیشترین معیارها و عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری را در این فرایند لحاظ کنند. تصمیم گیری چند معیاره یکی از این فنون است که به دنبال ارزیابی گزینه های تصمیم بر اساس معیارهای متعدد و غالبا متعارض است. کتاب های موجود در بازار با این موضوع، بیشتر بر رویکرد پیوسته تاکید داشته اند؛ حال آنکه نویسندگان این کتاب، حوزه تصمیم گیری گسسته را موضوع تالیف قرار داده و کوشیده اند که حتی الامکان به روزترین مباحث و روش های این رویکرد را مورد واشکافی قرار دهند.
این کتاب: