کتابی که پیش روی شماست، خلاصۀ بیش از ۲۵ سال پژوهش عملی و بالینی در مراکز طبی توان بخشی، با هدف کمک به مراجعان گیر افتاده در درد مزمن است تا آزاد شوند و به زندگیشان ادامه دهند. به کارگیری تحلیل رفتاری در مورد علائم جسمانی، پیشرفتی انقلابی به نام طب رفتاری بود که در دهه ۷۰ میلادی آغاز شد. این رویکرد به این دلیل رادیکال بود که شامل تغییر الگویی بنیادین از مدل طبی مکانیکی به مفهومپردازی جدید در مورد بیماری، مبتنی بر اصول یادگیری بود. اصول شرطیسازی با علوم پزشکی ترکیب شدند و مدلی ترکیبی از درمان حاصل شد که واقعا در کمک به افراد دچار بیماریهای مزمن، برای بازیابی کارکرد و کیفیت زندگیشان موفق بود. بزرگترین نتیجه تولید شده از این ازدواج بین رفتار درمانی و پزشکی، مفهوم بافت بود. طبق مدل طبی، بیماری جسمانی در بدن رخ میدهد و فرایندهای مرضی باعث آن میشوند، در نتیجه هدف درمان این بود که آن فرایند مرضی را یافته و رفع نماید. ادای سهم تحلیل رفتاری این بود که هیچ علائمی در خلا ظاهر نمیشود؛ همه علائم جسمانی تابع اصول یادگیری هستند. تفاوت بنیادین نشان داده شده در این الگوی فکری جدید، این بود که نه خود علائم حقیقی، بلکه شرطیسازی یا بافت، احتمال ایجاد ناتوانی مزمن را تعیین میکند…