نقاشیهای فرافکن (PD) در اصل ترسیم شکل انسان از دهه ۱۹۲۰ برای ارزیابی شخصیت و یا کارکرد هوشی مورد استفاده قرار گرفته است. (گودیناف، ۱۹۲۶)
گودیناف که از آزمونهای ترسیمی به طور عمده برای ارزیابی بهره هوشی کودکان استفاده میکرد، متوجه شد که آزمون یک آدم بکش او، دادههای شخصیتی چشمگیری نیز فراهم میکند. ترسیمها در مجموعههای کامل ارزیابی گنجانده شدند و به سوی ارزیابی بزرگسالان نیز گسترش یافتند. (مکهور، ۱۹۴۹)
با به کارگیری یک رویکرد روان تحلیل گرانه، اولین رسالۀ جامع را ارائه کرد که میکوشید معنایی را به ترسیم شکل انسان هم در بعد محتوا معنای نمادین و هم عوامل ساختاری از قبیل کیفیت خطوط، اندازه و مکان ترسیم نسبت دهد. باک، ۱۹۴۸ تقریبا همزمان با مکهور، این رویکرد را به ترسیم خانه درخت و نیز آدم گسترش داد. همر ۱۹۵۸ کار باک را دقیقتر کرد و کار گسترده و تأثیرگذاری انجام داد که نتیجه همکاری پژوهشگران پیشرو در حوزههایی از قبیل جنبههای بیانی (ساختاری) نقاشیهای فرافکن؛ ترسیمهای کودک نوجوان و بزرگسال؛ استفاده از ترسیمها در تحلیل پیش و پس از درمان؛ نماد گرایی در ترسیم حیوانات و نیز سایر استفادههای نقاشیهای فرافکن در ارزیابی بالینی و هر درمانی بود.
کار همر و باک درباره ترسیم خانه درخت آدم، تعدادی کتاب راهنما و کاتالوگ به بار آورد که متون پژوهشی موجود را درباره تلاش برای نسبت دادن معنا به جنبههای گوناگون آزمونهای فرافکن استحکام بخشید.