اغلب کودکان از تاریکی می ترسند و بعضی از آن ها از هیولاهای زیر تخت خواب. اما 10 درصد از کودکان ترس ها و نگرانی های شدیدی مانند فوبیاها، اضطراب جدایی، حملات وحشت، هراس اجتماعی و یا اختلال وسواس فکری - عملی را تجربه می کنند که باعث عقب نگه داشتن شان شده و آنان را از تجربه دوران کودکی کاملا لذت بخش دور می کند. اگر فرزند شما از هر یک از این انواع اضطراب رنج می برد، برنامه موجود در این کتاب که توسط گروهی از متخصصان روانشناسی دانشگاه ماکوئاری سیدنی استرالیا تهیه شده است، ابزارهای عملی و علمی را پیشنهاد می کند که می توانند به شما کمک کند. اکنون دومین ویرایش از کتاب کمک به کودک مضطرب با آخرین تحقیقات و تکنیک ها برای مدیریت اضطراب کودک به روز شده است. شما در این کتاب خواهید آموخت: به فرزندتان کمک کنید که تفکر کارآگاهی را تمرین کند تا نگرانی های غیرمنطقی را تشخیص دهد، وقتی فرزندتان ترسیده، چه کار کنید به فرزندتان کمک نمایید تا مهارت های اجتماعی مهم را بیاموزد.
بسیاری از بزرگسالان اعتقاد دارند که کودکی دوره روزهای بیخیالی و بیمسئولیتی است. شاید این شما را شگفت زده کند که در حقیقت اضطراب، شایعترین مشکل گزارش شده توسط کودکان در تمام سنین میباشد. اختلالات اضطرابی قابل تشخیص، در حدود یک کودک از هر ده کودک یافت میشوند و ترس ایی با شدت کمتر ولی پریشانکننده حتی بیشتر شایع هستند. اضطراب و نگرانی بر کودکان در همه سنین تأثیر میگذارد. از نوباوگی تا نوجوانی، دختر یا پسر، ثروتمند یا فقیر، با استعداد یا متوسط هیچ تفاوتی ندارد؛ اضطراب میتواند هر کسی را تحت تأثیر قرار دهد. بعضی از والدین ممکن است فکر کنند چه اهمیتی دارد؟ هر کسی گاهی اوقات عصبی میشود، این به کسی صدمهای نمیزند، بنابراین چرا این همه هیاهو؟
این والدین ممکن است تا حدی حق داشته باشند. اضطراب مثل یک مشکل چشمگیر (مانند اینکه یک کودک به فکر خودکشی بیفتد یا درگیر سوء مصرف مواد بشود) نیست، اما اضطراب علامتی از رنج واقعی و درونی میباشد. این یک رفتار یا روشی برای کسب همدردی نیست (اگرچه در تعداد کمی از موارد، این موضوع میتواند تصویر بالینی را پیچیدهتر کند). اضطراب همچنین میتواند باعث تداخل بارزی در زندگی کودکان شود، پیشرفت تحصیلی آنها را پایین بیاورد، از ایجاد دوستیها جلوگیری کند و کل خانواده را تحت تأثیر قرار دهد.