نامزد کتاب فصل - اندیشه وری در آغاز قرن بیستم گفته: کسی که خواهان آرامش است نباید در قرن بیستم زاده می شد! آیا در پایان این قرن ـ اکنون، بزنگاهی دیگر ـ چنین چیزی ممکن است؟ مهرجویی در دومین رمانش کوشیده است با گره زدن اندیشه در بافت روایت داستانی خود به این موضوع بپردازد که با این همه دشمنی و خشونت و اختلاف مذهبی و مسلکی می توان در کنار هم با عشق زیست؟ آیا می توان بری از مسائل سیاسی به عشق، دین و عرفان پرداخت؟ در این رمان دو دلداده ی دانشجوی دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا ـ یک پسر ایرانی مسلمان و یک دختر کاتولیک ایتالیایی تبار ـ در کشاکش اندیشه و ایمان، درگیر عشق عمیق می شوند و می خواهند به زندگی مشترک بپردازند؛ تا این که رویداد خونبار 11 سپتامبر پیش می آید. آن ها به سیاست کاری ندارند، آیا سیاست با زندگی، عشق و ایمان این دو دلداده، کنار می آید؟ ... رمانی درباره ی عشق، دین، فلسفه، سیاست و خشونت و... زندگی!