موضوع دیگری که در بخش زیادی از مقالات و کتاب های ریفاتر به چشم می خورد، فرایند خوانش متن است. او علاقه مند است دریابد که کدام سازوکارها هنگام خواندن متن باعث می شوند که معنایی از آن در ذهن خواننده شکل بگیرد. از این رو در آثار خود کوشیده است تا به پرسش هایی از این قبیل پاسخ دهد: کدام فرایندها موجب تبدیل «متن» نوشته ای فاقد مؤلفه های ادبی به «اثر» (نوشته ای برخوردار از کیفیات ادبی) می شوند؟
چرا به رغم گذشت زمان و عوض شدن ملاک ها و سلیقه های ادبی، آثار ادبی از نظر خوانندگان دوره های بعد همچنان جذاب و علاقه برانگیز باقی می مانند و خوانده می شوند؟
از میان اجزاء سه گانه ی نویسنده - متن - خواننده، خواننده چه نقشی در رقم زدن معنای اثر ادبی دارد؟
ریفاتر خواننده را حائز نقشی مهم و تعیین کننده می داند و اعتقاد دارد بحث درباره ی معنای شعر به نتیجه نخواهد رسید، مگر این که ابتدا معلوم کنیم خواننده چگونه به آن معنا پی می برد. او خوانندگان شعر را به دو گروه تقسیم می کند؛ نخست خوانندگان متوسط یا افرادی که اهل هنر و ادبیات اند و زیاد شعر می خوانند ولی دانشی تخصصی درباره ی شعر و نقد آن ندارند؛ دوم، ابر خوانندگان یا اشخاصی که علاوه بر خواندن، شعر متون نظری، درباره ی چیستی شعر، ماهیت زبان شعری و نقد شعر را هم مطالعه می کنند و ادراکی تخصصی از شعر دارند.
فصل ۷: نشانهشناسی شعر
فصل ۸: نقد ادبی از منظر مطالعات زنان
فصل ۹: پسامدرنیسم
فصل ۱۰: مطالعات فرهنگی و نشانهشناسی
قصل ۱۱: نظریه دریافت و واکنش خواننده