استیو کروگ: من شغل خیلی خوبی دارم. مشاور کاربردپذیری هستم. این کاری است که انجام می دهم:
در ابتدا مردم «(مشتریان)» آنچه را در دست ساخت دارند، برای من می فرستند. شاید طراحی وب سایت تازه ای باشد که روی آن کار می کنند، یا لینک سایتی باشد که مشغول بازطراحی اش هستند یا نمونه اولیه یک اپلیکیشن موبایل.
سپس تلاش می کنم آنچه را که می فرستند امتحان کنم. سعی می کنم آن طور که کاربران واقعی نیاز دارند یا می خواهند، از آن استفاده کنم. جاهایی که به نظر برسد کاربران ممکن است گیر بیفتند یا نکاتی را که به نظرم ممکن است برایشان گیج کننده باشد، یادداشت می کنم (چیزی که به آن «بازبینی تخصصی کاربردپذیری» می گویند). گاهی نیز از افراد دیگر می خواهم که از آنها استفاده کنند، تا ببینم کجاها گیر می افتند و گیج می شوند («آزمون کاربردپذیری»).
در انتها در جلسه ای با تیم مشتری، مشکلاتی را که یافته ام و می تواند موجب زحمت کاربران شود («مشکلات کاربردپذیری») توضیح می دهم. همچنین به آنها کمک می کنم تصمیم بگیرند کدام یک از این مسائل اول باید حل شوند و بهترین راه حل آنها چیست.