در این کتاب با سرفصل هایی چون: قانون توانایی مطلق- قانون بخشایش- قانون کارما یا علت و معلولی- قانون کمترین تلاش- قانون قصد و آرزو- قانون عدم دلبستگی- قانون دارما یا غایت حیات آشنا خواهیم شد.
اگرچه عنوان این کتاب هفت قانون معنوی موفقیت است، می توان آن را هفت قانون معنوی زندگی نامید، زیرا همان اصولی را عرضه می کند که طبیعت برای آفرینش هر چیز در بعد مادی هر آنچه می بینیم و می شنویم و استشمام می کنیم، مزه می کنیم و لمس می کنیم، از آنها سود می جوید. موفقیت در زندگی را می توان به صورت گسترش مدام شادمانی و تحقق فزاینده هدفهای ارزشمند تعریف کرد. موفقیت یعنی این توانایی که آرزوهایتان را با سهولت و بی تکاپو برآورده سازید. با این حال موفقیت- از جمله آفرینش ثروت- همواره به صورت فرایندی مستلزم سختکوشی و اغلب به بهای صدمه زدن به دیگران پنداشته شده است. نیاز داریم نسبت به موفقیت و فراوانی، نگرش معنوی تر داشته باشیم که به معنای جریان فراوان همه موهبتهای نیکوست. با وقوف به قانون معنوی و کاربرد آن، خود را در هماهنگی با طبیعت قرار می دهیم و سبکبالی و شادمانی و عشق می آفرینیم. موفقیت جنبه های بسیار دارد، ثروت مادی فقط یکی از آن جنبه هاست وانگهی موفقیت یک سفر است، نه مقصد. فراوانی مالی- با همه تجلیات آن- یکی از آن چیزهایی است که این سفر را دلپذیرتر می کند. اما موفقیت، تندرستی و نیرو و انرژی و شور و شوق زندگی و روابط موفقیت آمیز و آزادی خلاق و ثبات عاطفی و روانی است و احساس آسودگی و آرامش ذهن را شامل می شود.
ذهن کیهانی هر آنچه را که در میلیاردها کهکشان پیش می آید با دقتی ظریف و هوشمندی خطاناپذیر طراحی می کند. هوشمندی آن غایی و متعالی است و در هر یک از نسوج هستی، از کوچکترین تا بزرگترین، از اتم تا کیهان، نفوذ می کند. هرچه زنده است تجلی آن هوشمندی است و هوشمندی از طریق هفت قانون معنوی عمل می کند. اگر به هر یاخته جسم انسان بنگرید، در کنش آن بیان این قوانین را خواهید دید. تولد هر یاخته، خواه یاخته شکم و خواه قلب و خواه مغز، در قانون توانایی مطلق صورت می گیرد. در واقع DNA یک نمونه کامل توانایی مطلق و بیان مادی توانایی مطلق است. همان DNA موجود در هر یاخته، خود را از راههای متفاوت بیان و متجلی می کند تا نیازهای بی همتای همان یاخته ویژه را برآورده سازد. همچنین هر یاخته از طریق قانون بخشایش عمل می کند. یاخته زمانی زنده وسالم است که در حال تعادل و توازن باشد. حالت توازن که توفیق و هماهنگی است، توسط دادوستد مدام حفظ می شود. هر یاخته به هر یاخته دیگر می بخشد و آنها را پشتیبانی می کند و به نوبه خود توسط هر یاخته دیگر خوراک می ستاند. یاخته همواره در حال جریانی پویاست و این جریان هیچ گاه قطع نمی شود. در واقع این جریان، جوهر حیات هر یاخته است. فقط با حفظ این جریان بخشایش، یاخته می تواند دریافت کند و به هستی تابناک خود ادامه دهد. قانون کارما نیز به طرزی یکتا توسط هر یاخته اجرا می شود، زیرا هوشمندی آن به شیوه ای بنا شده که به هر وضعیتی که پیش می آید مناسب ترین و دقیق ترین پاسخ را می دهد. قانون کمترین تلاش نیز به طرزی یکتا توسط هر یاخته اجرا می شود. کارش را با کار این خاموش و در حال هوشیاری آرام انجام می دهد. از طریق قانون قصد و آرزو، هر قصد هر یاخته، قدرت نظام دهنده نامحدود هوشمندی طبیعت را در اختیار می گیرد. حتی قصدی ساده چون سوخت و ساز یک مولکول قند بی درنگ ارکستری از رویدادها را در تن به عزیمت می دارد که میزان دقیقی از هورمونها باید در لحظه هایی دقیق ترشح یابند تا مولکول قند به انرژی خلاق بدل شود. البته هر یاخته بیانگر قانون عدم دلبستگی نیز هست. به ثمره قصدها دلبستگی ندارد. نمی لغزد و خطا نمی ورزد زیرا رفتارش کنش هوشیاری متمرکز بر حیات و لحظه حال است. هر یاخته بیانگر قانون دارما نیز هست. هر یاخته باید منشا ضمیر برتر خود را کشف کند و در خدمت همنوعانش باشد و استعدادهای بی همتای خویش را بیان کند. منشا یاخته های قلب و یاخته های شکم و یاخته های مصونیت جمعا در ضمیر برتر، حیطه توانایی مطلق است. چون مستقیما به این کامپیوتر کیهانی متصلند می توانند با سهولتی بی تکاپو و آگاهی بی زمان، استعدادهای یکتای خود را بیان کنند. فقط با بیان استعدادهای یکتای خویش می توانند هم تمامیت وجود خود و هم تمامیت کل جسم را حفظ کنند. گفتگوی درونی هر یاخته از جسم انسان این است که (چگونه می توانم کمک کنم) یاخته های قلب می خواهند به یاخته های مصونیت کمک کنند، یاخته های مصونیت می خواهند به یاخته های شکم و ریه کمک کنند و یاخته های مغز گوش فرامی دهند و به هر یاخته دیگری کمک می کنند. هر یاخته جسم انسان فقط دارای یک کنش است: کمک به هر یاخته دیگر.
با نگریستن به رفتار یاخته های جسم خودمان می توانیم خارق العاده ترین و موثرترین تجلی و بیان هفت قانون معنوی را نظاره کنیم. این نبوغ هوشمندی طبیعت است. اینها اندیشه های خداست مابقی جزاینند.
هفت قانون معنوی موفقیت، اصولی قدرتمندند که این توانایی را به شما خواهند داد تا بر خود تسلط یابید. اگر توجهتان را به این قوانین معطوف دارید و گام هایی را که در این کتاب آمده اند دنبال کنید، خواهید دید که می توانید هر آنچه را که خواهانید متجلی سازید. همه فراوانی و پول و موفقیتی را که آرزومندید. همچنین خواهید دید که زندگیتان شادمانه تر و از هر جهت سرشارتر می شود زیرا این قوانین، قوانین معنوی زندگی نیز هستند و زیستن را ارزشمند می سازند. کاربرد این قوانین در زندگی روزانه تان دارای یک توالی طبیعی است و یادآوری آنها می تواند کمکتان کند. قانون توانایی مطلق از طریق سکوت و مراقبه و عدم داوری و ارتباط با طبیعت تجربه می شود، اما از طریق قانون بخشایش به حرکت در می آید. این اصل می گوید همان را بدهید که می جویید. به این شیوه می توانید قانون توانایی مطلق را فعال کنید. اگر فراوانی می جویید، فراوانی بدهید. اگر پول می جویید، پول بدهید. اگر عشق و محبت و تحسین می جویید، بیاموزید که عشق و محبت و تحسین بدهید. از طریق آن اعمالتان که به قانون بخشایش ارتباط می یابد، قانون کارما را فعال می کنید. کارهای نیکو ایجاد می کنید و کارهای نیکو همه امور زندگی تان را آسان می کند. خواهید دید که نیازی ندارید برای برآورده ساختن آرزوهایتان تلاش و تکاپو کنید که به خود به خود به فهم قانون کمترین تلاش خواهد انجامید. وقتی همه چیز آسان و بی تکاپو باشد و آرزوهایتان مدام برآورده شوند، خود به خود فهم قانون قصد و آرزو را آغاز خواهید کرد. برآورده ساختن آرزوهایتان با سهولتی بی تکاپو، تمرین عدم دلبستگی را برایتان آسان خواهد نمود. سرانجام، هنگامی که فهم همه این قوانین را آغاز کنید، تمرکز بر غایت راستین حیات خود را آغاز خواهید کرد که به قانون دارما خواهد انجامید. با کاربرد این قانون، با بیان و عیان ساختن استعدادهای بی همتا و برآورده ساختن نیازهای همنوعانتان، آفرینش هرآنچه را که خواهانید و در هر زمان که خواهانید، آغاز خواهید کرد. سبک بال و خوشدل خواهید شد و زندگی تان تجلی عشق نامحدود خواهد گشت. ما مسافران سفری کیهانی هستیم، غبار ستاره ای که در چرخش ها و گرداب های بی کرانگی می چرخد و حرکت می کند. زندگی جاودانه است اما تجلیات حیات، موقت و گذرا و ناپایدارند. این سخن از گواتما بوداست.