اندیشیدن به محیط زیست به اندازه عمر اجداد ما قدیمی است. بقای آنها بستگی زیادی به آگاهی از آن داشته است. امروزه نیز محیط زیست در شکل گیری هر یک از ما نقش تعیین کنندهای دارد، زیرا رشد و نمو انسان به صورت طبیعی در شرایط نبود محرکهای زیست محیطی صورت نمیگیرد. محیط زیست در مورد بیشتر ما و در جامعه تکنولوژیک جدید عبارت از آن چیزهایی است که در زندگی روزمره با آن سر و کار داریم. از سوی دیگر تفکر علمی در مورد محیط زیست، عمری به قدمت خود علم دارد. آغاز علم در تمدنهای کهن بابل و مصر ریشه دارد. در آن زمان مشاهدات زیست محیطی اصولا برای مقاصد عملی همچون کشت محصول و یا به دلایل مذهبی همچون استفاده از موقعیت کرات و ستارگان در پیشگویی رخدادهای انسانی صورت میگرفت. تفاوت علوم قدیم و جدید در آن است که علوم قدیم بین علم و تکنولوژی و یا بین علم و مذهب تمایز قائل نبودند. این تمایز اولین بار در علوم کلاسیک یونان ظاهر شد. امروزه ما در آستانه تحولی عمده در شیوه برخورد خویش با مسائل محیط زیست قرار گرفتهایم و دو راه پیش روی ما قرار دارد. یکی شیوه معمول و متداول در برخورد با آنها که از ۳۰ سال گذشته ادامه دارد. شیوهای که پیشرفتهای بسیار اما شکستهای فراوان نیز به بار آورده است که در این شیوه فقدان درک واقعیتهای اساسی پیرامون محیط زیست و نحوه عمل سیستمهای اکولوژیکی مشهود است. راه دوم نوید بخش، حل موفقیتآمیز و دیر پای مشکلات زیست محیطی است. این راه سعی بر آن دارد که به طرف یک شالوده علمی درست حرکت نماید که در پرتو آن بتوان به مشکلات محیط زیست توجه کرد؛ تا حدی که امروزه وضعیت به مقدار قابل ملاحظهای تغییر کرده و محیط زیست به عنوان یک مسئلۀ اجتماعی و سیاسی عمده مورد قبول واقع شده است. نظرسنجیهای افکار عمومی نشان میدهد که مردم در سراسر جهان حکایت از آن دارد محیط زیست را در زمره مهمترین مسائل خود میدانند.