کتاب وانهاده

"زن وانهاده" را شروع کردم و بعد از دوساعت تمام شد. تلخ و دردناک بود. دلم می‌خواهد یک دل‌سیر گریه کنم:
انگار سرگذشت روزهای ده‌سال قبل خودم را می‌خواندم. روزهایی که همیشه سعی دارم فراموششان کنم و با تلنگری مثل امروز زنده می‌شوند.
...
"من هرگز چیزی اندوهناکتر از این سرگذشت ننوشته‌بودم. سراسر قسمت دوم جز فریادی اضطراب‌آلود نیست و انحطاط نهایی قهرمان داستان شوم‌تر از مرگ است."  
این را خود سیمون دوبوار درباره کتابش می گوید.
راست هم می گوید. انحطاطی که آدم گاه درمیان لحظاتش باخود فکر می کند ای کاش مرده بود و تا این حد درد نمی کشید.
برای من گذشت. لااقل زخم های دلم دیگر دردی ندارند. اما اعتماد به نفسم برای همیشه از دست رفت.
اشتباه است اگر فکر کنیم آدم های وابسته اعتماد به نفس خود را در این حال از است می دهند. نه.. خیانت چیزی ست که تا دچارش نشوی، درکی از آن نخواهی داشت.

• خداحافظ گاری کوپر ~رومن گاری، سروش حبیبی (مترجم)
• دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد ~آنا گاوالدا، الهام دارچینیان (مترجم)
• یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه ~اریک-امانوئل اشمیت، شهلا حائری (مترجم)
• همه می میرند ~سیمون دو بووار، مهدی سحابی (مترجم)
• مائده های زمینی و مائده های تازه ~آندره پل گیوم ژید، مهستی بحرینی (مترجم)
• موارد بیشتر (1696)

• وداع با سارتر: آخرین مصاحبه با ژان پل سارتر ~سیمون دوبووار، حامد فولادوند (مترجم)
• وانهاده ~سیمون دو بووار، ناهید فروغان (مترجم)
• مرگ آرام ~سیمون دو بووار، مجید امین موید (مترجم)
• مرگ بسیار آرام ~سیمون دو بووار
• زمان رازداری ~سیمون دو بووار، شهلا حمزاوی (مترجم)

• دوستش داشتم ~آنا گاوالدا، ناهید فروغان (مترجم)، مهدی نوری (ویراستار)
• کاش کسی جایی منتظرم باشد ~آنا گاوالدا، ناهید فروغان (مترجم)، مهدی نوری (ویراستار)، محمدرضا ابوالقاسمی (ویراستار)
• عصر امپراتوری 1875 - 1814 ~اریک جان هوبزباوم، ناهید فروغان (مترجم)، رضا رضایی (ویراستار)
• ناشناخته ماندگان ~پاتریک مدیانو، ناهید فروغان (مترجم)، فرشته ساری (ویراستار)
• با هم، همین و بس ~آنا گاوالدا، ناهید فروغان (مترجم)، مهدی نوری (ویراستار)، علیرضا اسماعیل زاده (ویراستار)