سبد خرید شما خالی است.
علامه دهخدا در لغت نامه خود با استناد به قسمتی از متن اسکندرنامه، واژه بازنشستگی را معادل برخاستن و دوباره زنده شدن معنا و تفسیر نموده است. در فرهنگ فارسی عمید (۱۳۴۵، ص ۲۳۶) آمده است که بازنشسته عبارت است از کارمند اداره که سالهای خدمت خود را مطابق قانون به پایان رسانیده و حقوق بازنشستگی میگیرد. در قانون استخدام کشوری مصوب ۱۳۴۵، در تعریف بازنشستگی آمده است که کناره گیری مستخدم از خدمت، به طور اختیاری یا اجباری به علت تکمیل سنوات خدمت یا رسیدن به سن معینی و یا از کارافتادگی بر طبق قانون را بازنشستگی گویند. به موجب بند ج ماده ۱۲۴ قانون یاد شده، حالت بازنشستگی وضع مستخدمی است که طبق قانون به موجب حکم رسمی مراجع صلاحیت دار از حقوق بازنشستگی استفاده میکند. (پویان۱۳۸۱، ص۱۰)