کتاب میرامار

اسکندریه قطره های شبنم، تنوره ابرهای سپید. اسکندریه، هبوط شعاع های شسته شده با باران و قلب خاطرات سرشته از اشک و عسل. عمارت مرتفع عظیم، همچون چهره ای آشنا به استقبالت می آید، در یادت می نشیند و به خاطرت می آید که می شناسی اش؛ اما او لاابالی، به هیچ چیز نگاه نمی کند و تو را نمی شناسد. دیوارهایش از رطوبت سالیان پوسیده و طبله کرده و عبوس شده است. عمارتی مشرف بر قطعه زمینی به شکل زبان که در دریای مدیترانه غرس شده، و اطرافش را نخل ها و درختان بلوط محاصره کرده اند و سپس تا آنجا که در فصل شکار طنین تیررس تفنگ ها به گوش می رسد، امتداد یافته است. باد روح بخش وحشی، قامت نحیف خمیده ام را به لرزه می اندازد، بی آنکه مقاومتی جدی چون ایام بر باد رفته زندگی ام داشته باشم.

• واحه ی غروب ~بهاء طاهر، رحیم فروغی (مترجم)، عباس گلکار (ویراستار)
• دانوب خاکستری ~غاده سمان، نرگس قندیل زاده (مترجم)، مهدی نوری (ویراستار)
• عشق در تبعید ~بهاء طاهر، خدیجه رسولی (مترجم)
• فرانکشتاین در بغداد ~احمد سعداوی، امل نبهانی (مترجم)
• هزار و یک شب: دنباله ی داستانهای شهرزاد قصه گو ~نجیب محفوظ، عبدالرضاهوشنگ مهدوی (مترجم)
• موارد بیشتر (217)

• حکایت های محله ما ~نجیب محفوظ، حیدر شجاعی (مترجم)
• ندای درون (مجموعه داستان کوتاه) ~نجیب محفوظ، حیدر شجاعی (مترجم)
• هزار و یک شب: دنباله ی داستانهای شهرزاد قصه گو ~نجیب محفوظ، عبدالرضاهوشنگ مهدوی (مترجم)
• زمزمه های واپسین ~نجیب محفوظ
• از قصر تا قصر ~نجیب محفوظ