در این قسمت، گسترۀ نظریۀ اقتصاد خرد را به موقعیت های جهان واقعی که در آن افراد و مدیران با مخاطره یا نا اطمینانی مواجه اند تسری می دهیم. در نیمه اول قرن هجدهم دانیل برنولی، ریاضیدان مشهور در حوزۀ آمار و احتمالات مخاطره را در نظریه انتخاب معرفی کرد. تقریبا ۲۰۰ سال بعد، فرانک نایت در کتاب خود با عنوان مخاطره نا اطمینانی و سود بیان کرد که مخاطره و نا اطمینانی موضوعات مهمی در اقتصادند. علاوه بر این، بین مخاطره و نا اطمینانی تمایز قائل شد؛ به گونه ای که مخاطره شرایطی تعریف می شود که در آن تصمیم گیران قادر به تعیین احتمالات مربوط به پیامدهای بالقوه تصمیمات هستند. حال آنکه، نا اطمینانی موردی است که در آن احتمالات نمی توانند به صورت مؤثری تعیین شوند. این حالت اغلب به عنوان نا اطمینانی نایتی شناخته می شود.
بین سال های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۴ اقتصاد دانان متعددی به شناسایی اهمیت مخاطره در تصمیمات اقتصادی از جمله حداکثر سازی سود، برنامه ریزی تولید، مدیریت انبار، تصمیمات، تأمین مالی بنگاه و تصمیمات سرمایه گذاری پرداختند. برای مثال سر جان هیکس (دریافت کننده جایزه نوبل در حوزۀ اقتصادی در سال ۱۹۷۲) یکی از چندین اقتصاد دانی است که به ضرورت تفکیک نگرش افراد در خصوص مخاطره و ترجیحات آنها برای پیامدهای مختلف پرداخت. به هر حال تا اوایل دهه ۱۹۴۰ از لحاظ مخاطره در نظریه اقتصاد به صورت رسمی تعریف نشد.