این کتاب نوع متفاوتی از کتاب های کسب و کار برای انواع متفاوتی از افراد است؛ این کتاب برای کارآفرینان سختکوش است. اشخاص فعال و زرنگ دنیای کسب و کار که اصطلاحا شخصیت تیپ "آ" دارند. افرادی که احساس می کنند برای شروع کردن یک کار جدید، رهبری و تسخیر کردن به دنیا آمده اند. این کتاب همچنین برای صاحبان کسب و کار های کوچک که هیجان کمتری دارند نگاشته شده است. افرادی که شاید کارآفرین تیپ "آ" نباشند، اما هنوز کسب و کارشان مهم ترین بخش زندگی شان است. افرادی که به دنبال پیشرفت هستند و ما به آن ها کمک می کنیم بیشتر و هوشمندانه تر کار کنند و عالی باشند. این کتاب حتی برای افرادی است که در کار و روزمره خود گیر کرده اند و همیشه رؤیای انجام کاری برای خودشان را در سر دارند مفید است...
در نهایت می توانم بگویم این کتاب برای تمام افرادی است که هرگز در مورد شروع کسب و کار خودشان اقدامی نکرده اند. شاید آن ها فکر می کنند برای این کار ساخته نشده اند. شاید فکر می کنند که زمان، پول یا اراده لازم برای این کار را ندارند. شاید فقط از این می ترسند که خودشان را در معرض شکست قرار می دهند. یا شاید آن ها فقط فکر می کنند کسب و کار یک عبارت کثیف است. به هر کدام از دلایلی که گفتم، این کتاب برای همه آن ها است...
وقت آن رسیده که در مورد کارتان دوباره فکر کنید. پس شروع کنید.
فرید جیسون، بنیانگذار و رئیس سیگنال های 37، یک شرکت خصوصی مستقر در شیکاگو است که متعهد به ساخت بهترین ابزارهای مبتنی بر وب با حداقل امکانات لازم است. محصولات سیگنال های 37 عبارتند از: Basecamp، Highrise، Backpack، Firefire، Ta-da List و Writeboard. سیگنال های 37 همچنین چهارچوب برنامه نویسی Ruby on Rails را توسعه دادند و آن را open-source کردند. محصولات سیگنال های 37 عمدتا در سطح رقابت هستند. وبلاگ سیگنال های 37، سیگنال در برابر صدا، توسط بیش از 100،000 نفر هر روز خوانده می شود. جیسون معتقد است ارزش و زیبایی واقعی در اصول اولیه وجود دارد. ظرافت، احترام به تمایل مردم برای انجام ساده کارها و راحتی واقعا استفاده از ویژگی های محصولات سیگنال های 37 می باشد.
همیشه وقتی در مورد یک ایده تازه با دیگران صحبت میکنید این جمله را میشنوید: این ایده در دنیای واقعی کاربرد ندارد.
این دنیای واقعی مانند یک مکان ناامید کننده برای زندگی است؛ مکانی است که همیشه در آن ایدههای جدید، رویکردهای نا آشنا و مفاهیم بیگانه از دست میروند. در این مکان، تنها چیزهایی برنده هستند که که افراد قبلا آنها را میدانستند و انجام میدادند، حتی اگر آنها چیزهایی ناقص و نا کارآمد بوده باشند.
اگر در پوسته این دنیا خراشی ایجاد کنید، میبینید که زندگی ساکنین دنیای واقعی مملو از بدبینی و ناامیدی است. آنها انتظار دارند مفاهیم تازه شکست بخورند. آنها میپندارند جامعه قابلیت یا آمادگی تغییر را ندارد.
از آن بدتر این است که آنها میخواهند دیگران نیز مثل خودشان فکر کنند. اگر امیدوار و جاه طلب هستید، آنها سعی میکنند شما را متقاعد کنند که ایدههایتان غیر ممکن است. میگویند که در حال هدر دادن وقتتان هستید. آنها را هرگز باور نکنید؛ شاید این دنیا برای آنها واقعی باشد ولی به این معنی نیست که شما هم باید در دنیای آنها زندگی کنید. ما این موضوع را میدانیم چون شرکت ما به شیوههای مختلف به قوانین دنیای واقعی عمل نکرده است. در دنیای واقعی نمیتوانید بیش از یک دوجین کارمند که در هشت شهر مختلف در دو قاره جهان پراکنده شدهاند داشته باشید، در دنیای واقعی نمیتوانید میلیونها مشتری را بدون داشتن فروشنده یا تبلیغات جذب کنید. در دنیای واقعی نمیتوانید فرمول موفقیت خود را به بقیه جهان اعلام کنید. اما ما تمام این کارها را انجام دادهایم و موفق شده ایم. دنیای واقعی یک مکان نیست، یک بهانه است؛ یک توجیه است برای اینکه هیچ تلاشی نکنید. پس باید از آن اجتناب کنید.