راهنمایی به معنای دلالت، هدایت و راهبری کردن است. این تعریف کلی و عام به توجیه بیش تری نیاز دارد. راهنمایی به ارزشهای راهنما بستگی دارد و در ارتباط با نگرشها و اعتقادات وی معنای خاص و مشخصی پیدا می کند. همچنین شیوه ای اجرای راهنمایی برای افراد گوناگون – حتی آنانی که مشکلات به ظاهر مشابهی دارند- متفاوت است. ابزار و وسایل متعدد از جمله کتاب و جدول و سخنرانی نیز نقش راهنما را ایفا میکنند و بینش فرد را برای تصمیم گیری مناسب افزایش میدهند. اگر نصیحت و پند به صورت ارتباط متقابل باشد، ممکن است فرد را در جهت معین راهنمایی کند.
هر فرایندی نتیجهای را به دنبال دارد. فرایند مشاوره - آنچه که مشاور و مراجع در جلسات خود بدان میپردازند - بر نتیجه و میزان موفقیت مشاوره تأثیر میگذارد. (بیوتلر و هاروود ۲۰۰۰؛ اورلینسکی و هووارد ۱۹۷۸)
به منظور تسلط یافتن بر فرایند مشاوره، مشاوران مبتدی باید علاوه بر تئوری مشاوره که بر عملکرد آنها جهت میدهد، منابع مهارتهای یاورانه را نیز گسترش دهند. چگونه شما میتوانید رویکردی را در مورد فرایندها آماده کنید؟ کار چندان آسانی نیست. در تحقیقی که اخیرا انجام شد، تعداد رویکردهای مشاوره از قبیل روانکاوی رفتاری و عقلانی - هیجانی به بیش از ۴۰۰ نوع رسید. (کازدین ۱۹۹۴؛ پرز ۱۹۹۹) تحقیقات به عمل آمده در زمینه نتایج روان درمانی، نشان میدهد که هیچ یک از این رویکردها برتری چندانی بر دیگری ندارد (لامبرت و کتانی تامسون، ۱۹۹۶؛ اسمیت و گلاس ۱۹۷۷) و هنوز مکاتب مهم نیز در این باره به اتفاق نظر نرسیده اند. ناگفته پیداست که بسیاری از مشاوران معاصر خود را دارای روشی التقاطی و یکپارچه میدانند.