سبد خرید شما خالی است.
«حسنی» یک گربه بازیگوش و قشنگ به اسم «پیشی» داشت. او پیشی را آنقدر دوست داشت که دیگر با بچه ها بازی نمی کرد. یکی دیگر از دوستان حسنی یک قناری داشت. وقتی مدرسه ها باز شد، یک روز پیشی حسنی به سراغ قناری دوستش در حیاط شان رفت و او را خورد. دوست حسنی هم به سراغش آمد و از او و گربه بازیگوشش کلی شکایت کرد. حسنی و دوستش ساعتی با هم صحبت کردند و هر دو به این نتیجه رسیدند که نباید حیوانات را پیش خود نگه دارند و بگذارند آنها هم آزادانه زندگی کنند. این داستان آموزنده برای کودکان گروه های سنی «الف» و «ب» تهیه شده است.