در فصل اول، هیلاری وینچستر جایگاه شیوههای تحقیق کیفی را در بستر پژوهش جغرافیایی بررسی میکند. او مجموعهای از شیوههای کیفی را که معمولا در جغرافیای انسانی کاربرد دارد، به اختصار بیان میکند و ارتباط آن شیوهها را با تاریخ جدید تفکرات جغرافیایی شرح میدهد. بر این اساس، رابین دولینگ نیز مروری بر برخی از موضوعات انتقادی مرتبط با تحقیق کیفی دارد. این موضوعات شامل روابط قدرت میان محققان و محققان همکارشان، ذهن گرایی و درون ذهنی گرایی و نکاتی درباره نگرانیهای اخلاقی در تحقیق است. فصل سوم که مت بردشو و الین استرتفورد نگاشته اند، درباره موضوعات مشکل اما ضروری چون طراحی سؤالات تحقیق و دقت در طرح سؤالات تحقیق کیفی بحث میکند. در فصل چهارم مختصری درباره نکات اصلی و ساختاری برخی از تحقیقهای کیفی که در جغرافیا به کار گرفته میشود بحث شده است. کویندان تجربه گسترده خود را درباره مصاحبه در رشتههای بین فرهنگی ترسیم میکند و درکی جامع و در عین حال مختصر از آزمون و به کارگیری مصاحبه ارائه میکند. این روش با کار جنی کامرون درباره به کارگیری گروههای کانونی در جغرافیا کامل میشود. رابین کرنز از دانشگاه اوکلند اهداف و شیوه تکنیکهای مشاهدهای را در جغرافیای انسانی بررسی میکند. بخش نهایی این قسمت را دین فوربز نگاشته است. در این بخش که به وفور با استفاده از مثالهای بسیار ماهرانه پشتیبانی میشود، «دین» با دیدگاهی انتقادی، مسائل و مشکلات خواندن متون را بررسی میکند…
فصل اول: تحقیق کیفی و جایگاه آن در جغرافیای انسانی
فصل دوم: قدرت، ذهنیت و اخلاق در تحقیقات کیفی
فصل سوم: طرح ریزی تحقیق کیفی و دقت در اجرای آن
فصل چهارم: مصاحبه
فصل پنجم: تمرکز روی گروه کانونی
فصل ششم: تحقیق از راه مشاهده و مشارکت
فصل هفتم: خواندن و نوشتن متون در جغرافیا
فصل هشتم: رایانه ها، داده های کیفی و تحقیق جغرافیایی
فصل نهم: نوشتن و مکالمه: انتقال یافته های تحقیق کیفی