این کتاب که نام کامل آن «زندگی برجسته ترین نقاشان، پیکره سازان و معماران» است از سدۀ هفدهم به این سو بارها در سراسر جهان به زبان های گوناگون ترجمه و به عنوان معتبرترین مأخذ برای مطالعۀ هنر دوران رنسانس به آن استناد شده است و پس از چهارصد و سی و پنج سال که از انتشار آن می گذرد، سرانجام در نخستین سال های هزارۀ سوم توسط انتشارات سوره مهر به فارسی برگردانده شد. این کتاب در سه بخش «رنسانس آغازین»، « رنسانس میانه» و «اوج رنسانس»؛ هنر دوران رنسانس را مورد بررسی قرار داده است. وازاری خواننده را از میان اوراق تاریخ رنسانس گذر می دهد و با ذهنی فرهیخته و تعلیم یافته نخستین نشانه ها و آغازگاه ها را می نمایاند و نشان می دهد که هنر برای رسیدن به قله های رنسانس چه فراز و نشیب ها و دشواری ها را پشت سر گذاشته است. تئوری هنر وازاری اگر چه اندکی پیچیده و مغشوش و متأثر از زبان مبهم اما هشدار دهنده ی نوافلاطونی است، با این همه باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که اندیشه های نوافلاطونی و شوریدگی های ربانی سدۀ شانزدهم، زبان نامفهوم هنر را با نوعی تفکر عارفانه در می آمیخت. قابل ذکر است بسیاری از پژوهشگران و تاریخ نگاران و بسیاری از هنرشناسانی چون یوآخیم وینکلمان، یاکوپ بورکهارت، هاینریش ولفلین و… وازاری را سلسله دار یک تحول فرهنگی دانسته و خود را مدیون آغازگری و رهنمودهای ایشان می دانند. لازم به یادآوری است وازاری درسال 1511در شهر آرتسو ایتالیا به دنیا آمد، درسال 1524 پدرش او را نزد «میکل آنجلو» برای آموختن طراحی به فلورانس فرستاد و بعد ها در همین شهر سکنی گزید. در سال 1571 پس از پایان موفقیت آمیز «سالارییا» در واتیکان، پاپ او را به مقام «شهسوار مهمیز طلایی» مفتخر می کند و پس از عمری که بیشتر آن در سفرهای تحقیقی، کاری و نقاشی سپری شد هنگام نقاشی دیوارنگاره ی گنبد فلورانس در 2 سالگی دیده بر جهان فرو بست.