بررسی زمینه های اصلاح الگوی مصرف و طراحی روش های اجرای آن وظیفه ای سهل و ممتنع است. سهل است از این باب که در روزنامه ها، مجلات و سایر رسانه های مکتوب و غیرمکتوب یومیه، اخبار، آمار و اطلاعات گوناگونی از وضعیت ضایعات، اسراف ها، تبذیرها، بی توجهی به سلامت محیط زیست، نابسامانی و تنوع طلبی هویت گریز در مصارف، مدهای لباس، روش های تفریح، گرسنگی سلولی علی رغم پرخوری، سیری شکم و ریخت و پاش زیاد و از این قبیل را می توان خواند و شنید و در سینما و تلویزیون و یا به عینه مشاهده کرد. اما ممتنع است، چون مدل و یا روش شناسی مشخص علمی و واحدی بر این پراکندگی ها حاکم نیست. بحث الگوی مصرف به ویژه از زمان بحث هدفمند کردن یارانه ها و نقش آن در تنظیم مصرف، جلوگیری از ضایعات، بهبود بهره وری تولید و فناوری و مهم تر از همه تاثیر بر تخصیص بهینه منابع و رفع ظلم از طبقات محروم جامعه در توزیع مصارف، بالا گرفت. بحث هدفمند کردن یارانه کالاهای اساسی و حامل های انرژی که از برنامه سوم توسعه در صدر اصلاحات اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته بود تحت تاثیر محافظه کاری دولت ها تنها زمان دولت دهم فرصت اجرا پیدا کرد.