شوهر کمونیست من، که بالاترین شمارگان فروش کتاب را کسب کرده، اثری بسیار سیاسی است. راث در این اثر رخداد فاشیستی تصفیۀ بزرگ کمیتۀ فعالیت های ضدآمریکاییِ کنگرۀ آمریکا را در نیمۀ قرن بیستم مطرح می کند و نشان می دهد که چگونه اخلاق مداری های محافظه کارانه در آن حرکت فاشیستی که به رهبری کسانی مانند جُو مک کارتی و ریچارد نیکسون انجام شد، بهانه ای بر سرکوبگری گسترده ای با کمونیسم و عناصر نفوذی آن در میان محافل روشنفکری و هنری آمریکا شد. تزلزل و هراسی که البته برای انواع قربانیان تصفیه های کور و انتقام جویانه و اغلب فرصت طلبانه قابل لمس تر است.
نکتۀ جالب دیگر کتاب این است که نخستین برخورد و تماس قهرمان داستان با چپ گرایی و کمونیسم طی دو سال اقامت او در جنوب ایران، به عنوان گروهبان ارتش آمریکا و مأمور باراندازی کشتی های امریکایی که مهمّات و کمک های نظامی آمریکا را برای ارسال به شوروی و تقویت جبهۀ شرق در خرمشهر و بوشهر تخلیه می کرده اند، رخ می دهد؛ و نیز در جذابیت های تبلیغات کمونیستی، میان خصوصیات اشخاص و نوع و ادبیات آن تبلیغات شباهت هایی با آنچه در همان زمان در ایران می گذشت به چشم می خورد. ضمناً نوع هراس و تعقیب و پاکسازی های سال های اولیۀ دهۀ ۱۹۵۰ در آمریکا شباهت بسیار با تعقیب و هراسی دارد که پس از واقعۀ کودتای ۲۸ مرداد ۱۹۵۳/۱۳۳۲ نسبت به عناصر مشابه در ایران رخ داد!