ولی امروز فقط یک نامه در صندوق بود- و آنهم به نام سوفی... و دیگر هیچ.نمی گفت از کیست .تمبرهم نداشت روی تکه کاغذ درون پاکت نوشته بود: تو کیستی؟فقط دو کلمه و علامت سؤال بزرگی به دنبالش...سوفی کیف مدرسه اش را انداخت زمین ...و نامه مرموز هنوز در دستش بود توکیستی؟ ای کاش می دانست ... از جای خود پرید... رو به روی آینه ایستاد... پرسید: تو کیستی؟ باز پاسخی نشنید ...گفت : تو منی .چون پاسخی نشنید ،جمله را وارونه کرد و گفت: من توام... عجیب نبود که نمی دانست کیست؟ و بی انصافی نیست که انسان در قیافه خود دستی ندارد؟ این قیافه را به او قالب کرده بودند.آدم می تواند دوستانش را خود انتخاب کند،اما انتخاب خودش دست خودش نیست. حتی بشر یودنش هم دست خودش نیست . بشر چیست؟... پاکت دوم مثل پاکت اول بود ولی روی آن نوشته بود : جهان چگونه به وجود آمد؟ او برای نخستین بار در زندگی اش به این فکر افتاد که نمی تواند در جهانی زندگی کند که نمی داند چگونه بوجود آمده است سوفی برای بار سوم سراغ صندوق پست رفت، این بار کارت پستالی به نام هیلده مولر کناگ ،توسط سوفی آموندسون، شماره 3 کوچه کلورو...بقیه نشانی هم درست بود،هم مهر داشت هم تمبر که روی کارت نوشته بود : هیلده عزیز،پانزدهمین سالروز تولدت را تبریک می گویم . یقین دارم درک کنی که می خواهم هدیه ای به تو بدهم که به رشدت کمک کند....سوفی شتابان به خانه برگشت . سرش گیج می خورد این هیلده دیگر کیست؟...
یوستین گردر نویسندۀ نروژی دنیای سوفی را در 1991 نوشت تا جزوۀ مختصری دربارۀ تاریخ فلسفه آن هم به زبان بسیار ساده در اختیار دانشجویان قرار بدهد. اما کتاب به قدری جذاب و خواندنی از آب در آمد که به زودی از مرزهای نروژ خارج و به 57 زبان دنیا ترجمه شد. شخصیّت اصلی این داستان دختری 15 ساله است که در نروژ زندگی می کند. او در طول داستان با نحوه فلسفی اندیشیدن و همچنین چگونگی تکامل اندیشه ی انسان و پیدایش علوم مختلف از جمله نجوم ، ریاضیات ، پزشکی و روانشناسی که هر کدام به گونه ای زیر مجوعه ای از فلسفه می باشند ، آشنا می شود.در این کتاب به شرح و تفصیل نظریات متفکرانی همچون سقراط ، افلاطون ، ارسطو ، دموکریت ، تالس ، دکارت ، کانت ، مارکس ، داروین ، فروید ، ژان پل سارتر و دیگر اندیشمندان بزرگ پرداخته می شود. دنیای سوفی رمان است ، رمانی خود آموز، با طرح و بسطی گیرا و دلنشین درباره هستی وعلت محبوبیت عجیب و پیگیر آن در سراسر جهان همین است که به فیلمی به همین نام نیز به کارگردانی اریک گوستاوسون، محصول 1999 نروژ تبدیل شد.
نویسندۀ این کتاب، یوستین گُردر، در ۱۹۵۲ در نروژ به دنیا آمد. سال ها در برگن فلسفه تدریس کرد؛ و پیوسته در فکر متن فلسفی ساده ای بود که به درد شاگردان جوانش بخورد: چون متن مناسبی نیافت خود نشست و دنیای سوفی (۱۹۹۱) را نوشت. کتاب با استقبال غیر منتظره ای رو به رو گردید و در همان چند سال اول انتشار به بیش از سی زبان ترجمه شد و تاکنون میلیون ها نسخه در جهان فروش رفته است.
گُردر استاد ساده نویسی و ایجاز است. سه هزار سال اندیشه را در ۶۰۰ صفحه می گنجاند، و زیرکانه از قول گوته می گوید: کسی که از سه هزار سال بهره نگیرد تنگدست به سر می برد. و چه راحت مباحث پیچیدۀ فلسفۀ غرب را، بی آنکه مبتذل شود، به زبان ساده و شیوا و همه فهم بیان می کند: از جمله بهره جویی مسیحیت را از نظریه های افلاطون و ارسطو، ریشه گرفتن فرهنگ اروپایی را از فرهنگ سامی و هند-اروپایی، هگل را و بحث آنچه عقلی است ماندنی است، و دوران خود ما را و انسانِ محکوم به آزادی را و غیره و غیره.
توجه داشته باشید که دنیای سوفی رُمان است، رمانی خود آموز، با طرح و بسطی گیرا و دلنشین دربارۀ هستی. و علت محبوبیت عجیب و پیگیر آن در سراسر جهان همین است.