هنگامی که یکی از عزیزان شما گرفتار بیماری درمان ناپذیری می شود، شما چه می کنید؟ بی گمان آرزو می کنید می توانستید زمان را متوقف کنید و از هر امکانی که وجود دارد بهره بگیرید؛شاید بتوانید او را از آفتی که زندگیش را به مخاطره انداخته، رها سازید.
یکی از این بیماری ها، بیماری فراموشی و روان پریشی (آلزایمر) است که چنان غافلگیرانه به سراغ عزیزان ما می آید که فرد آسیب دیده نیز از آن آگاه نمی شود و هنگامی این بلای جگرسوز، چهره ناپسند خود را عریان می سازد که راهی به جز مدارا باقی نمی ماند. اما مدارا کردن با این آسیب ناخواسته خودنیاز به بردباری فراوان و از سرگذراندن دشواری های بی شمار دارد: فراموش کردن خود و رسیدگی بی امان به خویشاوند عزیزمان که اگر تمام شبانه روز هم به آن بپردازیم شاید کافی نباشد. از این رو نویسندگان و کارشناسانی که در این کتاب چگونگی رویارویی با این بیماری را به ما نشان داده اند، نام آن را شبانه روز 36 ساعته گذاشته اند تا یادآور شوند که کار پرستاری از چنین بیمارانی بیرون از توان و تلاش یک نفر است. خانواده هایی که با چنین بلایی روبه رو می شوند، ناگزیزند روش زندگی خود را به کلی دگرگون سازند و از کمک های کسان دیگر نیز بهره بگیرند تا شاید بتوانند آسایش بیمار و آرامش خود را تا آنجا که مقدور است، فراهم آورند.
با این همه، تلاش و کوشش خانواده ها هنگامی ثمر بخش خواهد بود که راه درست را در پیش گیرند. آنها باید بدانند از کجا آغاز کنند، از چه کارشناسانی یاری بجویند و چگونه برنامه ریزی و اجراکنند تا این دوران ناگوار و آزاردهنده را بر بیمار و خودشان هموار سازند.
در کتاب شبانه روز 36 ساعته کوشش شده است که همه راهنمایی های ممکن در این راه پیشنهاد شود تا از به هدر رفتن زمان پیشگیری گردد و چنانچه امیدی به بازگشت به زندگی عادی برای بیمار وجود دارد، از دست نرود. نویسندگان کتاب کوشیده اند واقعیت ها را هرچه بیشتر در برابر خواننده نمایان سازند و راهکارهای ممکن را در اختیار او بگذارند تا دست کم از فشار روانی و خستگی های غیرلازم خانواده ها در پرستاری از بیمار آلزایمر بکاهند و تلخی این دوران را هرچه بیشتر هموار سازند.