اگر حتی به ضرب المثل ها هم کاری نداشته باشیم و تنها به این باور قدیمی تکیه کنیم که همیشه از جایی که هیچ انتظاری از آن نداریم باید انتظار کشف یک خرق عادت را داشته باشیم، آنگاه می توانیم بگوییم که تورق مجموعه داستان کم حجم خران در خزان اثر گودرز شکری را نیز باید یک خرق عادت و اتفاق در خور اعتنا در فضای ادبیات داستانی ایران دانست.
مجموعه داستانی کم ادعا و پر مغز از نویسنده ناشناخته آن که نخستین گام خود را در داستان نویسی و در قالب هشت داستان کوتاه در این مجموعه با صلابت و قدرت برداشته و در برابر دیدگان مخاطبان خود نگاه جدی و زیان حساس خود را به خوبی به نمایش کشیده است.
خران در خزان مجموعه داستان هایی است که نویسنده در آن توانسته تلفیقی هنرمندانه میان فرم روایی و زبان و لفظ ایجاد کند و در کوتاه ترین شکل روایت که خصیصه ذاتی داستان کوتاه است هر آنچه را که آمالش است به سوی مخاطبش روانه کند.
شکری هر چند که نشان داده به فرم و شیوه ارائه مخاطب بیشتر از زبان تعلق خاطر دارد، اما زبان برای او یکی از بهترین ابزارهایی است که به کمک آن سعی در ساختارمند کردن فرم بیان محتوا دارد و این مسئله تا جایی در کار وی مشهود شده است که نمی توان این دو را موضوعاتی مستقل از هم در روایت داستانی او دانست.
داستان های او در این مجموعه با روایت ساده و سرراستی در مورد زندگی اقلیت یهودی در ایران آغاز می شود که سعی دارد برخی باورهای رایج غلط در مورد آن ها را به پیش چشم مخاطب خود بکشاند. داستانی که هیچ دغدغه فرمی ندارد، اما محتوای بارز و شیوه بازگویی عادات و باورهای رایج در مواجه با یک اقلیت مذهبی در آن بسیار جسورانه روایت شده است.
جسارت اما در داستان های دیگر این مجموعه از جمله داستان های دو مرد در دل شب و در اندرون من خسته دل به سمت ساخت کاراکترهای منفرد و بسیار خاص پیش می رود. کاراکتری که در در داستان دو مرد در قالب یک انسان به ظاهر بی خیال و سرخوش و در باطن بسیار هوشمند نمایان شده تا نویسنده بتواند تضادهای درونی انسان را از زاویه روایت داستانی گاه طنزگونه خود به تصویر بکشد. در داستان در اندرون من خسته دل اما این خاص بودن به سمت بازنماییانسانی متمایل می شود که بسیار درون گرا و به ظاهر منفعل است که در پس این انفعال از خود چهره ای مواج و بسیار پر جوش و غرور به تصویر می کشد که مدعی است در صورت داشتن موقعیتی خاص می توانست کمی بیشتر از این انفعال بیرون بیاید.
استراتژی شکری در داستان جن دره ظلمت اما از خلق شخصیت هایی متضاد به سمت ساختن فضایی وهمی تغییر می کند و او داستان انسان ها در مواجهه با فضایی خوفناک که ناشی از توهم حضور جن در یک منطقه زیستی انسانی است به تصویر می کشد و از منظر این موجود به عنوان یک آلترناتیو بیرونی سعی در سوق دادن کاراکترهای داستانی اش در واکاوی در خودشان دارد.
مجموعه داستان خزان در خزان را با این ترکیب می توان یک بسته داستانی پرحرف و پر معنی در قامتی کم حجم و کم ادعا دانست که مانند یک نهال نوپا نوید آینده درخشانی را برای این نویسنده و مخاطبان داستان های او در آینده می دهد.