داستان زندگی نادر، منحنی تکان دهنده ای است از شروعی مبهم، تا توطئه ای بی رحمانه، موفقیت نظامی، جلال و ثروت و سپس انحراف؛ تا خطا، ارعاب، استیصال، قساوت ددمنشانه، جنون و در نهایت مرگ، آن هم در مکان و زمانی که برای اکثر خوانندگان غربی کاملاً مبهم است. نادر که در ربع اول قرن هجدهم به عنوان سرداری گمنام با تباری ناشناخته روی کار آمد، ایران را از اشغال افاغنه نجات داد، ترکان عثمانی را از کشور بیرون راند، با زیرکی و مهارت روس ها را نیز از خاک ایران اخراج کرد، قلمروهای عثمانی را مورد تعرض قرار داد و آن ها را در سرزمین خویش مغلوب کرد، خود را شاه خواند، به افغان ها در سرزمین مادری شان حمله کرد و آن ها را مجدداً شکست داد، سپس به هندوستان لشکر کشید و بر دهلی دست یافت. قبل از بازگشت مجدد به غرب کشور و چیره شدن دوباره بر عثمانی ها به آسیای مرکزی وارد شد و ازبک ها و ترکمن ها را به اطاعت خویش درآورد. ارتش نادر در اوایل دهه 1740 احتمالاً قوی ترین نیروی نظامی در جهان محسوب می شد و در کادر فرماندهی او افسرانی پدید آمدند که بعدها توانستند ایالات مستقلی را در افغانستان و گرجستان ایجاد کنند. اما نادر پس از دهلی افول کرد. او بیمار شد و به آزمندی وسواس گونه، دیوانگی و قساوت مبتلا گردید و در نهایت توسط سرداران خویش به قتل رسید.
این کتاب داستان زندگی نادر را به شیوه روان و جذاب بیان می کند.