مجموعه ی واژگان… اصطلاحات اصلی هر فیلسوف را به ترتیب حروف الفبا ارائه می دهد و کار را بر مبنای این اصل می آغازد که هر فیلسوفی فقط در زبان و واژگان خاص خود یا واژگان مشترکی که از آن خود کرده است، قابل فهم است.
آیا لکان فیلسوف بود؟ آیا چنین قرائتی از لکان به رغم آن که خودش گاهی صراحتاً چنین نامی را رد می کرد، نوعی چالش نیست؟ پیش از هر چیز می توان تصدیق کرد که لکان با مفاهیمی کار کرده است که به طور معمول فلسفی قلمداد می شوند و با این حال، چنین قرائتی نقابی بوده است بر ابتکاری شخصی. لکان نه تنها آثار فیلسوفان، بلکه آثار خود فروید را نیز خوانده است، به همراه مفاهیمی فلسفی که معنایشان را تغییر داده است. سپس می توان شاهد پیوند منسجم این مفاهیم بود تا هستی انسان در خاص ترین تنوعش و عام ترین عمومیتش در نظر گرفته شود. و مگر از فلسفه چیزی غیر از این انتظار می رود؟ فلسفه ای راستین با چه چیزی مشخص می شود و چه کسی صلاحیت اعطای چنین عنوانی را دارد؟ این پرسشی است همچنان گشوده که در هدف ضرورتاً آموزشی چنین واژگانی نهفته است.