سبد خرید شما خالی است.
... به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، از پس و پیش و پهلوهای اسب پیچیده و گره دار شده بودند که از رو برو نمی شد گفت این اسب است و می شد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود و اسب نیست می نماید که اسب است یا روزگاری اسبی در سایه این شاخه های همیشه سرگردان و توی خود پیچیده را از استخوان ها جدا می کرد و شاخه های از پایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببر وار ایستاده رو در روی آن ها باز هم نمی شد گفت که آن ببر است و بی چون و چرا تاک بود پیچیده در خود و به بالای خود...(رمان برگزیده سال 81 معتقدان ونویسندگان مطبوعات وجایزه ادبی اصفهان)