معماری، به عنوان یک هنر بالاتر از جوابگویی صرف به نیازهای عملکردی برنامه یک بنا می باشد. اصولا تجلیات فیزیکی معماری با عملکرد انسان مطابقت دارد. در هر حال، ترتیب و نحوه سازماندهی عناصر تشکیل دهنده فرم و فضا، چگونگی پیشرفت تلاش های معماری و استخراج جواب ها و رساندن معنا را تعیین خواهد نمود.
در ساختمان معماری، عناصر سازه برای پوشانیدن دهنه فضاها و انتقال بارخود از طریق پایههای عمودی به سیستم پیسازی بنا به کار میروند. ابعاد و تناسبات این عناصر مستقیما به وظایفی که در سیستم سازه به عهده دارند بستگی داشته و بدین ترتیب از نظر بصری میتوانند نمایانگر اندازه و مقیاس فضاهایی باشند که در محصور کردن آنها سهیم هستند.
به عنوان مثال، تیرها در طول فضا بارشان را به طور افقی به پایههای قائم خود منتقل مینمایند. اگر دهنه یا بار تیر دو برابر شود، فشارهای خمشی آن نیز دو برابر شده، احتمالا موجب فرو ریختن آن خواهد گردید. ولی اگر ارتفاع آن دو برابر گردد، توانش به چهار برابر افزایش خواهد یافت. بدین ترتیب، ارتفاع، بعد حساسی در یک تیر بوده، و نسبت ارتفاع به دهنه، شاخص خوبی در تعیین نقش ایستایی آن میباشد.
به طریق مشابه ستونها هر چقدر بارو ارتفاعشان بدون تقویت افزایش یابد ضخیمتر میگردند. تیرها وستونها با هم چهارچوب و استخوانبندی سازه را تشکیل میدهند و مدولهایی از فضا را تعریف میکنند. تیرها و ستونها توسط تناسب و ابعادشان فضا را تفکیک مینمایند و به آن مقیاس و سلسله مراتب میدهند. این مطلب میتواند در شیوه تکیه کردن تیرچه ها، برتیرها و باز به نوبت، تیرها بر تیرهای زیر خواب دیده شود. ارتفاع هر عنصر با افزایش بار و دهنهاش افزایش مییابد.