من به عنوان فردی مبتلا به اوتیسم، با کمک تصاویر فکر میکنم؛ یعنی برای فکر کردن در مورد هر چیزی باید تصویرش در ذهن من موجود باشد تا معنای آن را درک کنم؛ برای همین برخلاف مردم عادی، کلمات برای من مثل زبان دوم هستند و من باید آنها را در ذهن خودم به تصاویر تبدیل کنم و نمیتوانم مستقیما با کلمات فکر کنم. به خاطر همین تونایی فکر کردن با تصاویر، میتوانم تمام کلمات گفتاری و نوشتاری را در ذهن خودم کنار هم قرار دهم و به فیلم رنگی صدادار تبدیل کنم که همانند نوار ویدئویی در سرم اجرا میشوند. از آنجایی که برای هر کلمه تصویری در ذهن خودم دارم، وقتی فردی با من صحبت میکند، کلمات او فورا برای من تبدیل به تصویر میشود. درک این پدیده برای متفکران زبانی که با کمک زبان فکر میکنند دشوار است، اما برای من که کارم طراحی ابزار صنعتی برای چارپایان است، تفکر بصری امتیازی ویژه است. تفکر بصری این توانایی را به من داده است که قبل از طراحی دستگاه ها، آنها را در تخیل خودم تجسم کنم. من در شغل خودم انواع دستگاهها را طراحی کرده ام؛ از اسطبلهایی برای نگهداری و رسیدگی به چارپایان در مزرعه، تا دستگاههایی برای نگهداری چهار پا و خوک در فرایند دامپزشکی و ذبح کردن. من برای بسیاری از شرکتهای بزرگ دامداری کار کرده ام. در حقیقت یک سوم از چارپایان و خوکها در ایالات متحده آمریکا، با دستگاههایی که من طراحی کردهام نگهداری و رسیدگی میشوند. بسیاری از این افراد و شرکتها حتی نمیدانند بیشتر دستگاههایی که استفاده میکنند توسط کسی که به اوتیسم مبتلاست طراحی شده اند.