سبد خرید شما خالی است.
کشمکش در قلمرو جغدها بالا گرفته، نیروهای شر با محافظان خیر به جنگ برخاسته اند. کلاد که از رویارویی با سورن خشمگین است و عشق به قدرت تمام وجودش را پر کرده است، همراه گروه خود (پاکزادها) به درخت گاهول کبیر حمله می کند. جغدهای شریفی که آن جا زندگی می کنند باید با تمام وجود بجنگند تا از خودشان و شرافت شان محافظت کنند.
از سوی دیگر، بزرگان درخت گاهول کبیر، سورن را فراخوانده اند و او را برای مأموریت به جایی فرستاده اند که خیال نمی کرد هرگز دوباره آن جا را ببیند: «آکادمی سنت ایگی مخصوص جغدهای یتیم». سورن و همراهانش باید برای جاسوسی وارد سنت ایگی شوند و بعد از تمام شدن کارشان، بدون جلب توجه بیرون بیایند. سورن یک بار از زندان سنگی سنت ایگی فرار کرده است و اگر قرار باشد صلح برگردد، او باید دوباره فرار کند...