کتاب زندگی 3/0: انسان بودن در عصر هوش مصنوعی

ناشر: فرهنگ نشر نو
تاریخ نشر: خرداد 1403
تعداد صفحه: 560
شابک: 978-600-490-067-6
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: گالینگور
وزن: 692 گرم
رتبه فروش: #28845 (مشاهده پرفروش ترین ها)
6,700,000 ریال 6,030,000 ریال
تخفیف: 670000 ریال (10%)
فروش ویژه
خریداران به همراه این کتاب، موارد زیر را نیز سفارش داده اند
مرور کتاب
از فراگفت

گروه امگا چشم و چراغ شرکت بود. بخش های دیگر از طریق کاربردهای مختلف تجاری از هوش مصنوعی محدود درآمد لازم برای ادامه کار را نصیب شرکت می کردند، اما گروه امگا برای دستیابی به چیزی می کوشید که رؤیای همیشگی مدیر عامل بود: ساخت هوش مصنوعی عمومی. بیشتر کارکنان شرکت اعضای این گروه، یا به تعبیر خودمانی تر خودشان «امگایی ها» را یک مشت آدم بسیار خیالپرداز می دانستند که همیشه چند دهه از هدف خود فاصله دارند. با این حال همه خواسته های آنها را با روی گشاده می پذیرفتند، چون از حیثیت و اعتباری که کارهای پیشتازانه امگایی ها به شرکت شان می داد خوش شان می آمد، و همین طور بابت الگوریتم های پیشرفته ای که امگایی ها گاه گاه در اختیارشان می گذاشتند قدردان آنها بودند.

اما چیزی که سایر کارکنان شرکت نمی دانستند این بود که امگایی ها این تصویر ساختگی از خودشان را هوشیارانه شکل داده بودند تا رازی را پنهان سازند: آنها به تحقق جسورانه ترین برنامه در تاریخ بشریت بی اندازه نزدیک بودند، مدیرعامل پرجذبه شان کسانی را برای عضویت در این گروه دستچین کرده بود که نه فقط بهره هوشی بسیار بالایی داشتند، بلکه بسیار بلندپرواز و آرمان خواه و متعهد به یاری بشریت بودند. مدیر عامل همیشه به آنها تأکید می کرد که برنامه شان فوق العاده خطرناک است و اگر دولت های قدرتمند از آن آگاهی یابند، تقریبا به هر کاری - از جمله آدم ربایی دست می زنند تا آنها را متوقف کنند، و حتی ترجیح شان این است که کد برنامه های شان را بدزدند. اما چون هیچ کدام جا نزدند و همه برای فعالیت در این زمینه اعلام آمادگی کردند، دقیقا به همان دلیلی که بسیاری از فیزیکدانان برجسته جهان برای همکاری در ساخت سلاح های هسته ای به پروژه منهتن پیوستند: چون متقاعد شده بودند که اگر خودشان این کار را اول انجام ندهند، کسان دیگری انجام خواهند داد که شاید چنین اهداف و آرمان های والایی نداشته باشند.

برنامه هوش مصنوعی آنها، که نام پرومتئوس بر آن گذاشته بودند، پیوسته پیشرفت می کرد و توانایی های بیشتری به دست می آورد. اگرچه قابلیت های شناختی اش در بسیاری از حوزه ها، مانند مهارت های اجتماعی، هنوز خیلی عقب تر از انسان ها بود، اما امگایی ها خیلی زحمت کشیده بودند تا آن را در انجام یک وظیفه خاص فوق العاده توانمند سازند؛ یعنی در برنامه ریزی سامانه های هوش مصنوعی. آنها آگاهانه چنین راهکاری را انتخاب کرده بودند، زیرا استدلال انفجار هوش را که ریاضیدان بریتانیایی اروینگ گود در ۱۹۶۵ مطرح کرده بود پذیرفته بودند. استدلال گود از این قرار است: «ماشین فوق هوشمند را ماشینی تعریف می کنیم که بتواند در همه فعالیت های فکری، از هر انسانی، هر اندازه هم که هوشمند باشد، بسیار فراتر عمل کند. طراحی ماشین ها هم یکی از همین فعالیت های فکری است، پس یک ماشین فوق هوشمند می تواند ماشین هایی طراحی کند که نزدیک بودند، حتی از خودش هم بهتر باشند و بنابراین بی تردید «انفجار هوش» رخ می دهد، و هوش ماشین ها از سطح هوش انسان بسیار فراتر خواهد رفت. بنابراین نخستین ماشین فوق هوشمند آخرین اختراعی است که انسان به آن نیاز خواهد داشت، پس از این اختراع، هیچ اختراع دیگری لازم نیست؛ البته با فرض آنکه این ماشین به اندازه ای مطیع انسان باشد که به ما بگوید چگونه باید بر آن تسلط داشته باشیم.

اعضای تیم امگا دریافتند که اگر بتوانند این فرآیند بازگشتی پیشرفت را به راه اندازند، آن گاه ماشین خیلی زود به اندازه ای هوشمند خواهد شد که می تواند همه مهارت های بشری مفید دیگر را به خودش آموزش دهد.

به نقل از فراگفت

کتابهایی با موضوعات مشابه
از پدیدآورندگان این کتاب
مشاهده موارد مشابه بر اساس دسته بندی