از دهه ۱۹۹۰ تا به امروز، بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه هرکدام به فراخور حال خود با درجات متفاوتی جهانی سازی مالی را پذیرفته اند. جهانی سازی مالی بیشتر به عنوان مجموعه ای از سیاست ها تعریف می شود که شامل اعطای آزادی بیشتر به جریانات سرمایه در سرتاسر مرزها و همچنین دسترسی بیشتر بازارها به موسسات مالی خارجی می گردد. در ادبیات این موضوع به اقتصادهای درحال توسعه ای که بطور فزاینده به پس اندازهای خصوصی خارجی وابسته هستند و می توانند آن ها را به عنوان مکمل پس انداز داخلی جذب کنند (بجای دریافت وام رسمی از موسسات مالی بین المللی و منطقه ای) به شکل کلی “اقتصادهای بازار نو ظهور” گفته می شود که البته تعریف دقیق و روشنی از اینگونه کشور ها به شمار نمی رود. در اینجا و بر اساس این تعریف هیچ معیار مشخصی وجود ندارد که بتوان مجموعه ای از کشورها را به عنوان اقتصادهای بازار نوظهور شناسایی و توصیف کرد. به عنوان مثال صندوق بین المللی پول ۱۵۰ کشور از نواحی گوناگون را به عنوان اقتصاد های نوپا و در حال توسعه ذکر کرده است، هرچند به زیرمجموعه های گوناگونی از این کشورها به عنوان اقتصادهای بازار نوظهور اشاره کرده و این اصطلاح را برای آن ها استفاده کرده است.