سبد خرید شما خالی است.
محبوبه میرقدیری: و این داستان حکایت آرزوهای ساده ی آدمیزاد است. پیشه ای باشد و درآمدی که ته دلت را گرم کند و رویاهایت را از خواب به بیداری بکشاند. خانه ای و بستری و نان، و دیگر. جانت آرام باشد، خیالت نلرزد و خوف نداشته باشی از اویی که نزدیک به تو نفس می کشد، راه می رود، نگاهت می کند و به نام می خواندت، با زبانی مشترک؛ زبان مادری تان.