حقیقت است که در اکثر متون حکیمی تمدن اسلامی و مهندسی عالم به ایجاد و ساخت یک بنا تشبیه شده است (یعنی همان معماری) این تشبیه نسبت دقیقی بین خلق عالم و توسط حق (با هندسه الهی) و معماری (هندسه بشری) ایجاد می نمود به عنوان مثال امام محمد غزالی در تفسیر المقصد الاسنی فی شرح اسمالاسنی فی شرح اسما الحسنی تفسیر و تعبیر دقیقی از این مشابهت دارد در این تفسیر از اسامی الخالق الباری و الموصور را مترادف انگاشته و معتقد است هر ایجادی خروج از عدم به وجود اولا نیازمند تقدیر (هندسه) ثانیا ایجاد بر وفق آن تقدیر و در نهایت صورت بخشی بدان پس از ایجاد است؛ کل ما یخرج من العدم الی الوجود مفتقر الی تقدیره اولا الی ایجاد علی وفق التقدیر ثانیا. غزالی سپس هرکدام از اسامی حق تعالی را بر اساس این سه عامل چنین تعبیر میکند خداوند خالق است از این رو که مقدر (اندازه گیر مهندس) است و باری است از این رو که ایجاد کننده و وجود بخش است و مصور است از این رو که به موجودات زیباترین صورت ها را عطا میکند. و الله تعالی خالق من حیث انه مخترع موجد و مصور من حیث انه مرتب صور المخترعات احسن ترتیب. سپس غزالی تمامی این معانسی را با تشبیه عالم به یک بنا تشریح نموده و جالب اینکه اسم الهی مقدر را با مهندس تطبیق می دهد.